کبوتر خونین بال
یا حسین(علیه السلام) تو از کربلا آغاز نشدی و عاشورا روز ولادت تو نبود. تو در کربلا خاتمه نیافتی و عاشورا روز پایان زندگیت نبود. تو نه مثل همهای و کربلایت نه مثل همهی زمینها و عاشورایت نه مثل همهی روزها که «لا یوم کیومک یا اباعبدالله».خدا خواست تا تو صدای او باشی و حنجرهات حنجرهای که او در آن همیشه جاری است. خدا خواست تا خود را در یک جلوه به انسان نشان دهد و تو را نشان داد و کربلایت را و عاشورایت را.خدا خواست تا تو از آدم تا خاتم و از علی (علیه السلام) تا مهدی (عج الله تعالی فرجه الشریف) تا آخرالزمان و تا قیامت حضور داشته باشی و مگر نه اینکه ذکر نامت فرشتگان را هنگام خلقت محزون کرد و اشک آدم را درآورد و نوح را اندوهگین نمود و کشتی نجاتش شد و دست بر سرِ همهی انبیاء کشید تا واسطهای برای تقرب به محبوب باشد.
یا حسین(علیه السلام) تو در کربلا پایان نیافتی، کربلا آغاز انتشار تو بود.کبوتران، بال از خون تو رنگین کردند و هم قسم شدند تا پیام تو را به چهار سوی جهان برسانند. از این است که تو پس از قرنها هنوز زندهای و هر روز بر عاشقان و شیفتگانت افزودهتر میشود.وهنوز و همیشه قلبهای صاف و زلال در تسخیر نام زیبا و سحرآمیز تواند و چشمهای پاک و مصفا اشکریز مصیبتهایت.
یا حسین(علیه السلام)،تو در کربلا تمام نشدی، خدا نخواست که تمام شوی و خدا آنچه را بخواهد خواهد شد.تو و کربلایت زیباترین و چشمنوازترین تابلوی تاریخ هستید و چه زیبا خواهرت زینب(سلام الله علیها)، راوی این تابلوی خدایی شد و فرمود: «مارأیت الا جمیلا» من در کربلا جز زیبایی ندیدم.
خدایا قطره ای ازاین نگاه زیبا و زیبانگر را به ماببخش تا در برابر مشکلات و مصیبت ها برای کسب رضایت تو صبور باشیم و شکرگزار.آمین