پدر ، عشق ، پسر
عجبا! امام مأمن كره ارض است و اگر نباشد، خاك اهل خویش را یكسره فرو می بلعد، و اینان برای او امان نامه می فرستند…
و مگر جز در پناه حق نیز مأمنی هست؟
عقل را ببین كه چگونه در دام جهل افتاده است!
و عشق را ببین كه چگونه پاسخ می گوید: «آن كه مردم را به اطاعت خداوند و رسول او دعوت می كند هرگز تفرقه افكن نیست و مخالفت خدا و رسول نكرده است. بهترین امان، امان خداست. و آن كس كه در دنیا از خدا نترسد، آنگاه كه قیامت برپا شود در امان او نخواهد بود. و من ازخدا می خواهم كه دردنیا از او بترسم تا آخرت را در امان او باشم… »
ای سرو قطعه قطعه در خون کشیده ام/گریم بلند برگل در خون طپیده ام
صد بار جان رسیده به هر گام بر لبم/ تا در کنار پیکر پاکت رسیده ام
قوت ز هر دو زانو و نورم ز دیده رفت/ز آن دم که بانگ یا ابتایت شنیده ام
تنها نه در کنار بدن بلکه نوک نی/ گرید به زخم های تو راس بریده ام
ای اهل کوفه هلهله از چیست این همه/ساکت شوید من پدری داغ دیده ام